وزرای پزشکیان از عاقبت زلفیگل درس عبرت بگیرند | تاریکخانه یک موسسه لمیزرع، سرنوشت کسی که آلت دست تندروها شد
رویداد۲۴ | آنطور که در وبسایت بنیاد مستضعفان آمده، «موسسه تحقیق و توسعه دانشمند»، قرار بوده «بازوی علمی پژوهشی» بنیاد باشد. درباره نتایج تحقیقات این موسسه اطلاعات کمی داریم و تاکنون خروجیای از آن ندیدهایم. این موسسه یک خروجی مهم در سالهای گذشته داشته و آن مجله «دانشمند» بوده است؛ مجله ای که در دهه ۶۰ و ۷۰ مرجع نسل نوجوان و جوان برای اطلاع از تحقیقات علمی بود، اما موسسه فوقالذکر مدتهاست این نشریه را منتشر نمیکند. متوقفکردن نشر یکی از مهمترین و پرخوانندهترین مجلات علمی در ایران کار بسیار سختی و هنر نابی است که تنها از این موسسه برمیآمد.
به عبارت دیگر، حسین دهقان آقای زلفیگل را به یکی از لمیزرعترین نواحی بنیاد فرستاده و باید از تدبیر او برای این انتصاب درست تشکر میکنیم.
اما با همه اینها باید بدانیم وزیر سابق علوم پاداش چه خدمتی را گرفته است! آقای زلفیگل که به عنوان وزیر علوم در دولت سیزدهم منصوب شد یکی از تلخترین دوران نهاد علم در ایران را رقم زد. سیاهه اساتید اخراجی به جرم داشتن دیدگاههای سیاسی و تعلیق دانشجویان به گناه اعتراض و فعالیت سیاسی و صنفی در دوران وزارت ایشان اکنون بر هر کوی و برزن، زمزمه دل داغدیده هر اهل علمی است. از یاد نبردهایم که در دوران ایشان صحن دانشگاهها چگونه صحنه تعقیب و گریز نخبهترین دانشجویان و نیروهای خارج از دانشگاه شده بود. از یاد نبردهایم که در دوران ایشان چه اساتیدی از دانشگاه تبعید شدند و چه کسانی بر کرسی استادی تکیه زدند. از یاد نبردهایم که ایشان برای برکناری رئیس دانشگاه تهران – آنهم به خاطر استمداد از رئیس قوه قضائیه در مورد کسری نوری- چه عجلهای به خرج داد که مبادا دقیقهای دیر شود!
بیشتر بخوانید:
در دوران مدیریتی زلفیگل ضربات مهلکی به نظام دانش در ایران وارد شد. هنوز حجم و پیامدهای این ضربات به طور کامل آشکار نشده، اما دستکم این روشن است اگر دوران مدیریت او ادامه مییافت، چه بسا به راهی بیبازگشت میرفتیم که احیای نظام دانش در ایران ناممکن میشد.
شاید به همین خاطر بود که رئیسجمهور کار احیا و آواربرداری از این وزارتخانه را در همان جلسه تودیع و معارفه وزیر جدید و قدیم استارت زد و در حضور خود زلفیگل از سیمایی صراف وزیر علوم جدید خواست هرچه زودتر اساتید اخراجی و دانشجویان محروم را به دانشگاه برگردانند. هنوز چهره بهتزده، مستاصل و پریشان زلفیگل در مراسم تودیع و معارفه جلوی چشمان همگان است. به واقع اخراج اساتید و محرومکردن دانشجویان مهمترین دستاورد زلفیگلی بود که مسعود پزشکیان با رندی جلوی خودش بر باد داد!
جالب است که دوران مدیریت ایشان آنقدر «درخشان» بود که حتی تندروترین چهرههای اصولگرا هم از عملکرد ایشان ناراضی بودند. نمونهاش اظهارات رحیمپور ازغدی که آنقدر تند و خارج از عرف بود که از تکرار آن خجالت میکشیم.
مدیریت زلفیگل نه تنها تکهای دیگر در پازل انحطاط و انحراف دانشگاه ایرانی، بلکه درس عبرتی برای سیاستمداران و سیاستورزان در ایران به ویژه وزرای دولت جدید بود. اینکه در هر مقام و جایگاهی حتما شأن و منزلت خودتان را رعایت کنید. آلت فعل بیاراده تندروها و افراطیون نباشید، چرا که حتی همانها هم بعد از انجام بیمنت دستوراتشان، شما را مانند دستمالی آلوده به زبالهدان میاندازند.
تجربه زلفیگل و اجرای بیچونوچرای دستورات جبهه پایداری برای تبر زدن، نه به شاخه بلکه به درخت علم در ایران، درس عبرتی است برای آنان که فکر میکنند در صورت نزدیکی به قدرت و اجرای دونترین دستورات میتوانند برای همیشه ماندگار شوند. البته که ماندگار میشوند همچون آنکه در چاه زمزم ادرار کرد؛ در مثل گویند برادر حاتم طائی به علت حسادت به شهرت برادرش و برای ماندگار شدنش در تاریخ در چاه زمزم ادرار میکرد! حال غافل از آنکه برای تندروها همه ابزار هستند.
حالا زلفیگلی باید به تاریکخانه موسسه دانشمند برود، جایی که قبل از او به ویرانه تبدیل شده است و او دیگر همچون وزارت علوم و تحقیقات چیزی برای خرابکردن ندارد.
در حالی که انگار قراری است که همه وزرای دولت قبل دستشان در یکی از نهادهای حکومتی بند شود، وزیر علوم سابق به جایی تبعید شده است که شاید مدیرکلهای او هم چنین جایگاهی را قبول نکنند.
امیدوارم مورد توجه وزیر محترم جدید علوم قرار گیرد..
دوران زلفی گل از دوران تباهی وزارت علوم است، اما برخی از انتصابات در وزارت علوم جدید نیز بسیار دلسرد کننده است. در روزهای اخیر بسیاری از افراد به خاطر انتصاب های دولت جدید احساس می کنند توسط پزشکیان نیز بازی خورده اند.
به عنوان نمونه انتصاب حسینعلی قبادی بعنوان رئیس مرکز جذب اعضای هیات علمی در دولت چهاردهم ! دولتی که قرار بود حاکمیت قانون را تبدیل به فصل الخطاب کشور نماید، اما فردی را بعنوان رئیس مرکز جذب اعضای هیات علمی ( با همه حواشی و مشکلاتی که دارد) منصوب کرده که سابقه غیر قابل قبولی در دوره مدیریت های قبلی اش از جمله رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی داشته است.
سابقه وی در ریاست پژوهشگاه علوم انسانی را بررسی نماید! دورانی از بی قانونی و بی نظمی..و البته عدم اراده جدی آقای قبادی در رفع مشکلات و مقهور شدن وی در برابر بی قانونی و محافل فساد ..
حرف من: البته تجربه ثابت کرده که این جماعت از تاریک خانه (خلوتگاه) و دست و آلت خیلی هم بدشان نمی آید.اینکه می گویید لم یزرع هم حرف درستی نیست ،هر چند روایت داریم نوعی اسراف است ولی بهرحال همه جا که نباید بذر افشانی کرد!!!! همه که امکانات ناصرالدین شاه را ندارند!!!!!